آقا مهدیار آقا مهدیار ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره

من یک مادر هستم

عوارض واکسن شش ماهگی گل پسرم

1393/6/8 9:27
نویسنده : مریم
570 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره پسرگلم شش ماهش تموم شد خدا رو شکر یه روزایی از خدام بود شش ماه اولت تموم بشه و من بهت شیرداده باشم.نه اینکه شیرم کم باشه نه فقط چون همش مجبور بودم برات بدوشم لبته این اواخر خیلی بهتر شدی و می می مامان رو میگیری.خدایا ممنونتم که شش ماه پر خاطره رو کنار شاه پسرم گذروندم.

صبح روز چهارشنبه رفتیم بهداشت سه تایی من و بابایی و مهدیار گلی.

چشمت روز بد نبینه پسرم بعد از واکسن رفتیم خونه مامان طاهره تا عصر خوب بودی و بعدش تب کردی عجیب بیقرار شدی و سه روز همین طوری بودی و من پلک نزدم شب تا صبح بعد از خوب شدنت یه روز بهت حریره با دو تا قاشق شیر پاستوریزه دادم که بلا به دور نفخ کردی و دوباره سه شب تا صبح جیغ زدی و رفتیم دکتر و گفت حساسیت به شیر گاو داری یبوستت بدتر شد . مجبور شدیم ببریمت دکتر فوق تخصص که بهت یه شربت ساختگی داد  و خدا رو هزار مرتبه شکر بهتر شدی و هر روز دستشویی می کنی تازه خوب شده بودی که بابا علی سرما خورد و تو هم وا گرفتی ای خداااااا چقدر تو مریض میشی یه سرما خوردگی که بینی ت کیپ شد و باز من بیچاره یک هفته بیدار بودم توی آخرای مریضیت بود که رفتیم آتلیه و از گل پسرم عکس گرفتیم چقدر خندیدی آقای عکاس عاشقت شده بود از بس می خندیدی عکسات آماده شد حتما میزارم

فدات بشم با همه سختیهاش تو بهترین هدیه خدایی عزیز دلم خیلی دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)