آقا مهدیار آقا مهدیار ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره

من یک مادر هستم

آقا مهدیار روز به روز شیرین تر و خواستنی تر میشی

1393/5/17 0:51
نویسنده : مریم
272 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.هربار گلم قول میدم زود بیام و بنویسم اما انگار بدتر میشه چندماهی هست به وبلاگت سر نزدم.به خدا خیلی گرفتارم.تمام وقتم رو با تو پسر گلم سپری می کنم.روزها تندتند میگذره.گاهی وقتا وقتی نگاهت میکنم باورم نمیشه به این زودی بزرگ شدی.گل مامان هر روز داری دوست داشتنی تر میشی و ماشاله شیطون تر.پسر صبوری هستی و اصلا خدا رو شکر اهل گریه و زاری نیستی.امتحانام تموم شده و حسابی با همیم.اوایل برای شیرخوردن خیلی اذیتم میکردی مدام در حال دوشیدن شیرم بودم و دوست داشتی با شیشه شیر بخوری اما کم کم داریم با هم رفیق میشیم و دیگه شیر دوشیدن داره تموم میشه البته الان بزرگترین آرزوم اینه که وقتی دارم شیر میدم بیدارباشی و منم الکی خودم رو به خواب نزنم.تا چشمات میفته توی چشمم دیگه نمیخوری.ای خداااااا از دست این پسر شیطون.ماه رمضون امسال اومد و من شادان از اینکه به تو شیر میدم و روزه نمیگیرم.اما ماه خوبی بود.خدا همه رو حاحت روا کنه.واکسن چهارماهگی رو هم زدیم که شکرخدا تو آروم بودی و فقط نصف روز تب داشتی.الان پنج ماه و نیمت هست و حسابی بزرگ شدی قدت 70 سانت هست و وزنت 8 کیلو.به شدت بازیگوش وبانمک.فدات بشم عزیز دلم تو همه چیز مامانی عشق مامان هستی نفس مامان هستی.یازده مرداد سالگرد ششمین سال ازدواج من و بابایی بود پسر خوشرو که تو عزیز دل مامان و بابا بزرگترین هدیه این روز بودی.خدا رو شکر خیلی خوش اخلاقی و همش میخندی.ایشاله همیشه همین طور باشی گل مامان.با بابایی حسابی رفیق شدی و همش بابا باهات بازی میکنه.منم یه عالم کتابای خوب واست خریدم که خیلی دوست داری و لذت میبری وقتی برات میخونمشون. دوستت دارم پسر گلم .یه عالمه عکس ازت دارم که برات میزارم و توضیحشم میدم.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)