مهدیار هندوانه می شود
دیگه تقریبا مطالب به روز شد از این به بعد تند تند میام و مینویسم.الان دیگه حسابی بزرگ شدی و شیرین مثل هندونه ، الان دو ماه و بیست ودو روزت هست.آخر هفته ها خونه مامان جون هستیم و به تو خیلی خوش می گذره چون شیرمامان رو توی شیشه میخوری و حسابی لوس شدی به خاطر همین این هفته یه تحریم حسابی شدی و مامان طاهره بهت با قاشق شیر داد، خبر مهم اینکه عمو محمدت داره داماد ميشه و شنبه براش رفتیم خواستگاری و تو هندونه شدی میگی چجوری اينجوری:
به هرحال پسر خوش تیپ مامان داره رو به سفیدی میره و من راضی هستم از رنگ پوستش. ایشاله که عمو هم با خانمش خوشبخت شن.این روزا حسابی دست و پا میزنی و شيطون شدی عصرها وقتی بابا علی میاد کلی باهات بازی میکنه و تو میخندی، دوستت دارم پسر گلم شاه پسر مامانی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی