آقا مهدیار آقا مهدیار ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره

من یک مادر هستم

تغییر روز تولد شاه پسرم

1392/11/24 12:00
نویسنده : مریم
150 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه ۹۲/۱۱/۲۴

عزیز مامانی تو دیگه حسابی تو دلم بزرگ شدی . منم روز به روز عاشقتر می شم و منتظرتر که بدنیا بیای و بغلت کنم و خدا رو شکر کنم واسه این همه لطفش.

این هفته خانم دکتر گفت یه هفته دیگه صبر کنیم که تو حسابی کامل شی و به دنیا بیای

تاریخ بدنیا اومدنت شد ۵ اسفند . البته شاید اینم تغییر کنه.

اناق پسرنازم بالاخره کاملا تموم شد همین روزا عکسش رو میزارم واست تا بمونه و ثبت بشه.

دیگه من آماده آماده هستم واسه واقعی مادر شدن. ممنونم پسر گلم که صبوری کردی و اجازه دادی همه کارام تموم شه بعد بدنیا بیای.

قدمت روی چشمام عزیز دلم.

این روزا خیلی به آینده ات فکر می کنم و به تربیت کردنت عزیزم.امیدوارم که مایه افتخار من و بابایی باشی.

دلم میخواد با تلاشت به مقام های بالای علمی برسی .عزیز مامان سعی می کنم محیطی برات بسازم که پیشرفت کنی دلم میخواد شجاع و باغیرت باشی دلم میخواد انسان بزرگی باشی و با انسانیت با دیگران رفتار کنی دلم میخواد مثل دکترحسابی و شهید بابایی و شهید چمران باشی که در اوج کمال و عالم بودن فروتن هستن و برای مردمی که اطرافشون بود مفید و الگو.خدایا کمکم کن که بتونم یه پسر نمونه رو بزرگ کنم یه پسری که داشتنش باعث سربلندیم باشه.

مهدیارم این روزای آخر با اینکه سخت میگذره اما دلم براش تنگ میشه برای درددل هایی که توی تنهایی با تو پسرم کردم .تو تنها کسی هستی که این مدت گوش دادی به حرفام میدونم دیگه هیچوقت این شرایط پیش نمی یاد که این همه به هم نزدیک باشیم اما تمام تلاشم رو می کنم که یه مادر خوب باشم که از با هم بودن لذت ببریم.

پسرک اسفندی من فرشته کوچولوی زمستونی صحیح و سلامت بیا توی آغوش مامانی و کمک کن تا رویاهای زیبام رو به واقعیت نزدیک کنم.

دوستت دارم عزیزم .حسابی چشم انتظارمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)