مشخص شدن تاریخ تولد آقا مهدیار عزیزم
شنبه ۹۲/۱۱/۱۲
پسرناز مامانی دیگه داریم شمارش معکوس میریم من و بابایی تا به دنیا اومدن تو.
هفته گذشته بابایی رفت بیمارستان کوثر و وقت عمل گرفت قراره شیر پسرم سی بهمن به دنیا بیاد از امروز ۱۸ روز مونده تا اومدنت
اتاق خوابت بالاخره تموم شد و من هفته گذشته همش در حال خونه تکونی بودم هردوتامون خیلی خسته شدیم می دونم اذیت شدی مامان جون بجاش خونمون خیلی تمیز شد . مثل اینکه داره عید میاد .
اول هفته گذشته رفتم دکتر خانم دکتر گفت حدود سه کیلو هستی فدات بشم که اینقدر چاق و چله شدی عزیز مامان.از بس من کار کردم تو سرت اومده پایین و من دلم خیلی میسوزه برات به خانم دکتر گفتم پسرم سرش پایینه جاذبه زمین اذیتش نمی کنه کلی ازم خندید و گفت جات امنه امنه
قربون سرت برم که هشت سانت بود توی سونو.
پسرم شبا خیلی بهم سخت میگذره و کلافه هستم همش بیدارم از بس پسرگلم تپلی شده.قربونت بره مامانت
خیلی چشم انتظارتم دیگه اگه خدا بخواد داره تموم میشه این انتظار طولانی